گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تفسیر قران مهر
جلد بیست و سوم
جایی که استغفار پیامبر (ص) نیز سودي ندارد




. خداي متعال در آیه 80 به پیامبر صلی الله علیه و آله خبر میدهد که طلب آمرزش براي منافقان سودي ندارد و میفرماید: 80
اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لَاتَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِن تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِینَ مَرَّةً فَلَن یَغْفِرَ اللّهُ لَهُمْ ذلِکَ بِأَنَّهُمْ کَفَرُوا بِاللّهِ وَرَسُولِهِ وَاللّهُ لَایَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ؛ »
براي شان آمرزش بخواهی، یا براي شان آمرزش نخواهی، اگر هفتاد بار براي آنان طلب آمرزش کنی، پس خدا آنان را نمیآمرزد!
نکتهها و اشارهها «. این بدان سبب است که آنان به خدا و فرستادهاش کفر ورزیدند؛ و خدا گروه نافرمانبرداران را راهنمایی نمیکند
هفتاد) در آیه فوق براي بیان کثرت آمده است؛ یعنی بر عدد هفتاد به عنوان یک عدد خاص تأکید ندارد، بلکه :) « سَبْعین » .1
2. از آیه فوق استفاده میشود که منافقان کفر «1» . مقصود آن است که هر قدر براي منافقان طلب آمرزش کنی، باز فایدهاي ندارد
پیشهاي که مؤمنان را مسخره میکردند، چنان گناه سنگینی انجام دادهاند که با استغفار پیامبر صلی الله علیه و آله نیز نجات
نمییابند. 3. آیه فوق به کفر و فسق (و نافرمانی) منافقان به عنوان سبب عدم پذیرش استغفار و شفاعت پیامبر صلی الله علیه و آله
اشاره کرده است؛ یعنی منافقان خود قابلیت هدایت و آمرزش الهی را ندارند. ، ص: 154
آموزهها و پیامها 1. کفر، مانع آمرزش و فسق، مانع هدایت است. 2. اگر میخواهید از شفاعت پیامبر و آمرزش الهی بهرهمند شوید،
از کفر و نافرمانی دست بردارید. 3. رأفت اسلامی شامل حال منافقان، کافران و فاسقان نمیشود. *** قرآن کریم در آیه 81 به
فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ بِمَقْعَدِهِمْ خِلَافَ رَسُولِ » . کوتاهی و کارشکنی منافقان در جنگ تبوك اشاره کرده و با هشدار به آنان میفرماید: 81
اللّهِ وَکَرِهُوا أَن یُجَاهِدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَقَالُوا لَاتَنْفِرُوا فِی الْحَرِّ قُلْ نَارُ جَهَنَّمَ أَشَ دُّ حَرّاً لَوْ کَ انُوا یَفْقَهُونَ؛
واپسماندگان، بخاطر مخالفت با فرستاده خدا، به (خانه) نشینیشان (در هنگام جنگ تبوك) شادمان شدند؛ و از اینکه با اموالشان
اي پیامبر به آنان) بگو: ) «. در این گرما، (براي جنگ) بسیج نشوید » : و جانهایشان، در راه خدا جهاد کنند، ناخشنود بودند؛ و گفتند
نکتهها و اشارهها 1. منافقان براي کارشکنی در «. اگر (بر فرض) آنان همواره به طور عمیق میفهمیدند «! آتش جهنّم گرمتر است »
جنگ، گرم بودن هوا را بهانه میکردند، و خدا نیز از همین گرما استفاده کرد و پاسخی دندانشکن به آنان داد؛ یعنی به پیامبر و
صفحه 48 از 80
مسلمانان آموزش داد که تبلیغات مخالفان را با اصطلاحات خودشان پاسخ دهند. ، ص: 155
2. منافقان درکی عمیق ندارند و ظاهربین هستند؛ از این رو، از خانهنشینی و ترك جهاد شادمان هستند؛ زیرا فقط گرماي هوا را در
این دنیا میبیند، ولی از آتش سوزان دوزخ که براي آنان آماده شده است، غافلاند. آموزهها و پیامها 1. منافقان چند نشانه دارند:
از دستور پیامبر تخلف میکنند، از جنگگریزي شادند، از جهاد با مال و جان ناخشنودند و دیگران را از رفتن به جبهه دلسرد
میکنند. 2. در مسائل ژرفنگر باشید و در برابر جهاد بهانهجویی نکنید. *** خداي متعال در آیه 82 به گریه زیاد به عنوان کیفر
فَلْیَضْ حَکُوا قَلِیلًا وَلْیَبْکُوا کَثِیراً جَزَاءً بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ؛ پس (منافقان) باید، اندك بخندند و » . منافقان اشاره کرده و میفرماید: 82
نکتهها و اشارهها 1. آیه فوق دو گونه تفسیر شده است: نخست آنکه دستور «. بسیار بگریند! به کیفر آنچه همواره کسب میکردند
میدهد منافقان باید کمتر بخندند و بیشتر گریه کنند؛ زیرا سرنوشت شومی در انتظار آنهاست. دوم آنکه آیه خبر میدهد منافقان
(در دنیا) مقدار کمی میخندند، ولی (در آخرت) بسیار گریه میکنند (که خندههاي دنیا در برابر آن ناچیز است.) تفسیر قرآن مهر
2. منافقان پس از خلافکاريهاي خود میپنداشتند پیروز .«1» (ویژه جوانان)، ج 23 ، ص: 156 تفسیر اول با ظاهر آیه سازگارتر است
شدهاند، و از این رو، قهقهه سر میدادند، ولی قرآن به آنان اخطار کرد که بسیار گریه کنند؛ زیرا آینده تاریک و عذابآلودي در
پیش دارند. 3. گریه منافقان میتواند به جهت عذابهاي دردناکی باشد که در انتظار آنهاست و یا بدین جهت که پلهاي پشت
سر خود را خراب کردهاند، و یا اینکه استعداد و سرمایه عمر خویش را از دست داده و رسوایی و تیرهروزي خریدهاند. آموزهها و
پیامها 1. برخی خندههاي زودگذر حسرتآور است و گریههاي طولانی در پی دارد. 2. منافقان به خاطر عملکردشان به حال خود
گریه کنند. *** خداي متعال در آیه 83 با اشاره به ترفند دیگر منافقان، دستور مبارزه منفی با آنان را صادر میکند و میفرماید:
فَإِن رَجَعَکَ اللّهُ إِلَی طَائِفَۀٍ مِنْهُمْ فَاسْتَأْذَنُوكَ لِلْخُرُوجِ فَقُل لَن تَخْرُجُوا مَعِیَ أَبَداً وَلَن تُقَاتِلُوا مَعِیَ عَدُوّاً إِنَّکُم رَضِیتُمْ بِالْقُعُودِ أَوَّلَ » .83
مَرَّةٍ فَاقْعُدُوا مَعَ الْخَالِفِینَ؛ ، ص: 157 و اگر خدا تو را (پس از جهاد) به سوي گروهی از آن
هیچگاه با من خارج نخواهید شد، » : (منافق) ان بازگرداند، و از تو رخصت خروج (به سوي میدان جهاد دیگري) بخواهند، پس بگو
«. و همراه من، با هیچ دشمنی نخواهید جنگید؛ [چرا] که شما نخستین بار، به نشستن (در خانه) راضی شدید، پس با متخلّفان بنشینید
نکتهها و اشارهها 1. از آیه فوق استفاده میشود که منافقان پیشنهاد شرکت در جنگ را داشتند، ولی پیامبر صلی الله علیه و آله
زیرا این نوعی ترفند شیطنتآمیز از سوي آنان بود، و گرنه اگر آنان به واقع پشیمان «1» ؛ واگذاشت « متخلّفان » نپذیرفت و آنها را با
میشدند و توبه میکردند، پیشنهاد شرکت آنان در جهاد پذیرفته میشد. 2. منافقان میخواستند با پیشنهاد شرکت در جهاد، بر
چهره زشت و خلافکاريهاي گذشته خود سرپوش بگذارند و نوسانها و اعمال ضد و نقیض خود را توجیه کنند، و این یک
روش حساب شده و خطرناك بود. 3. از آیه فوق استفاده میشود که برخی منافقان از این ترفند استفاده میکردند و برخی دیگر به
دلیل ترس یا رسوایی حاضر نبودند حتی پیشنهاد شرکت در جنگ را بدهند. 5. مسلمانان عصر ما نیز با منافقان دو چهره روبهرو
هستند، و لازم است همچون پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله دست ردّ بر سینه آنان بزنند و فریب آنان را نخورند. تفسیر قرآن مهر
. (ویژه جوانان)، ج 23 ، ص: 158 آموزهها و پیامها 1. به منافقان اجازه ندهید در جبهه حضور یابند و با آنان مبارزه منفی کنید. 2
سوء سابقه افراد منافق صفت را فراموش نکنید. *** خداي متعال در آیه 84 با اشاره به کفر منافقان، نماز بر مردگان آنان را نیز
وَلَا تُصَلِّ عَلَی أَحَ دٍ مِنْهُم مَاتَ أَبَداً وَلَاتَقُمْ عَلَی قَبْرِهِ إِنَّهُمْ کَفَرُوا بِاللّهِ وَرَسُولِهِ وَمَاتُوا وَهُمْ فَاسِقُونَ؛ و » . تحریم کرده و میفرماید: 84
هرگز بر هیچ یک از آن (منافق) ان که بمیرد، نماز [و دعا] نخوان! و (براي طلب آمرزش) بر قبرش نایست؛ [چرا] که آنان به خدا و
نکتهها و اشارهها 1. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله «. فرستادهاش کفر ورزیدند؛ و مردند در حالی که آنان نافرمانبردار بودند
نمیتوانست به طور رسمی دستور قتل و پاكسازي منافقان را از محیط جامعه اسلامی صادر کند؛ زیرا آنان در ظاهر مسلمان بودند؛
از این رو، با آنان مبارزه منفی میکرد و حتی نماز بر مردگان آنان را تحریم نمود. 2. هر فرد مؤمن راستین در حال حیات و پس از
صفحه 49 از 80
مرگ احترام دارد، و از این رو است که غسل، کفن، نماز و دفن مسلمانان با تشریفات محترمانهاي همراه است و حتی پس از مرگ
نیز در کنار قبر او میآیند و برایش آمرزش میخواهند. در آیه فوق انجام مراسم نماز، دعا و حضور بر سر قبر منافق ممنوع اعلام
3. از شده است تا این افراد از جامعه اسلامی طرد و براي دیگران مایه عبرت شوند. ، ص: 159
آیه فوق استفاده میشود که پیامبر صلی الله علیه و آله قبل از نزول این آیه بر منافقانی که در ظاهر مسلمان بودند، نماز و دعا
4. از آیه فوق استفاده میشود .«1» میخواند و بر سر قبر آنها حاضر میشد، ولی پس از نزول آیه فوق این برنامهها تعطیل گردید
که ایستادن در کنار قبر مؤمنان و دعا براي آنان جایز است؛ زیرا آیه این کار را براي منافقان منع کرده است؛ بنابراین، این کار براي
یا به معناي لغوي آن است؛ یعنی براي مردگان منافقان دعا مکن، و یا به معناي اصطلاحی آن « لا تُصَلِّ » مؤمنان جایز است. 5. واژه
و معناي دوم با ظاهر آیه سازگار است. تفسیر قرآن مهر «2» است؛ یعنی بر مردگان منافقان نماز مگزار؛ معناي اول با برخی احادیث
6. آیه فوق خطاب به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله است، ولی در حقیقت تکلیف همه مسلمانان (ویژه جوانان)، ج 23 ، ص: 160
را با منافقان روشن میکند. در عصر کنونی نیز مسلمانان میتوانند از مبارزه منفی علیه منافقان استفاده کنند. آموزهها و پیامها 1. با
مردگان منافق نیز مبارزه منفی کنید و نماز بر آنان را تحریم نمایید. 2. از مراسم عبادي خود براي مبارزه تبلیغاتی علیه مخالفان
اسلام استفاده کنید. 3. منافقان، کافرکیش فاسق صفتاند. *** خداي متعال در آیه 85 اموال و فرزندان زیاد را وسیله عذاب
وَلَا تُعْجِبْکَ أَمْوَالُهُمْ وَأَوْلَادُهُمْ إِنَّما یُرِیدُ اللّهُ أَن یُعَذِّبَهُم بِهَا فِی الْدُّنْیَا وَتَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَهُمْ » . منافقان معرفی میکند و میفرماید: 85
کَافِرُونَ؛ و اموال آن (منافق) ان و فرزندانشان، تو را به شگفت نیاورد؛ جز این نیست که خدا میخواهد، بدین سبب آنان را در دنیا
نکتهها و اشارهها مضمون این آیه در آیه 55 این سوره گذشت و «. عذاب کند، و جانهایشان بر آید در حالی که آنان کافرند
نکتهها و اشارهها و پیامها در آنجا بیان شد. تکرار این آیات براي نشان دادن اهمیت مطلب است. *** تفسیر قرآن مهر (ویژه
جوانان)، ج 23 ، ص: 161 خداي متعال در آیات 86 و 87 به واکنش منافقان ثروتمند در برابر فرمان جهاد و نادانی آنان اشاره کرده
وَإِذَا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ أَنْ آمِنُوا بِاللّهِ وَجَاهِدُوا مَعَ رَسُولِهِ اسْتَأْذَنَکَ أُولُوا الطَّوْلِ مِنْهُمْ وَقَالُوا ذَرْنَا نَکُن مَعَ » . و میفرماید: 86 و 87
به خدا » : الْقَاعِدِینَ* رَضُ وا بِأَن یَکُونُوا مَعَ الْخَوَالِفِ وَطُبِعَ عَلَی قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَایَفْقَهُونَ؛ و هنگامی که سورهاي فرو فرستاده شود که
ما را رها ساز » : سرمایهدارانِ از آن (منافق) ان، از تو رخصت میخواهند و میگویند «. ایمان آورید، و همراه فرستادهاش جهاد کنید
منافقان) راضی شدند که همراه (خانه) نشستگان باشند؛ و بر دلهایشان مهر نهاده شده؛ پس آنان فهم ) *«. تا با فرو نشستگان باشیم
و دنیا دوستی انسان را از وظایف الهی خویش باز میدارد، به گونهاي که «1» نکتهها و اشارهها 1. ثروت اندوزي «. عمیق نمیکنند
از جهاد دست میکشد و خانهنشینی را ترجیح میدهد. 2. منافقان افرادي جنگ گریز هستند؛ زیرا در حقیقت به دین و اهداف الهی
جهاد ایمان ندارند، ولی به جهت ترس و دنیاطلبی راه نفاق را در پیش گرفته و در صف مسلمانان ماندهاند و براي حفظ ظاهر، از
پیامبر صلی الله علیه و آله ، ص: 162 اجازه میگیرند که در جهاد شرکت نکنند، در حالی که
هیچ عذري براي ترك جنگ ندارند. 3. آیه فوق اشاره کرده که منافقان به دلیل بیایمانی و آلودگی به گناه، افرادي نادان هستند و
از این رو، از بلند همتی که زاییده فهم و شعور و آگاهی است، بیبهرهاند، و به دلیل همین پست همتی است که حاضرند با
کودکان و خانه نشینان بمانند و در میدان جهاد شرکت نکنند. آموزهها و پیامها 1. مرفّهان بیدرد هنگام جهاد به مرخصی میروند
. و خانه نشینی را ترجیح میدهند. 2. منافقان را از جنگگریزي آنان بشناسید. 3. منافقان دل مردهاند و شناخت عمیق ندارند. 4
منافقان را از پست همتی و ذلت پذیري آنان، بشناسید. *** خداي متعال در آیه 88 به صفات و روحیات پیامبر و مؤمنان اشاره
لکِنِ الْرَّسُولُ وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ جَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ وَأُولئِکَ لَهُمُ الْخَیْرَاتُ وَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛ ولی » . کرده و میفرماید: 88
فرستاده [خدا] و کسانی که با او ایمان آوردند، با اموالشان و جانهایشان جهاد کردند؛ و آنان، همه نیکیها مخصوص آنهاست؛ و
لفظی عام و جامع ««1» خیرات » ، ص: 163 نکتهها و اشارهها 1. واژه «. تنها آنان رستگارانند
صفحه 50 از 80
. است و تمام خیرها، موفقیتها، سعادتها و موهبتهاي مادي و معنوي را شامل میشود که همه آنها براي پیامبر و مؤمنان است. 2
تعبیرهاي دو جمله اخیر آیه فوق انحصار را میرساند؛ یعنی فقط پیامبر و مؤمنان رستگار واقعیاند و تنها آنان استحقاق هر گونه خیر
و سعادتی را دارند. 3. از آیه فوق استفاده میشود که اگر ایمان با جهاد همراه شود، هر گونه خیر و سعادتی را در پی خواهد داشت
و بدون آنها، رستگاري، خیر و برکتی نخواهد بود. 4. در آیه پیشین، به همت پست منافقان اشاره شد که حاضرند با کودکان در
پشت جبهه بمانند، و در آیه فوق به همت بلند مؤمنان اشاره شده است که حاضرند در جهاد با تمام مشکلاتش شرکت کنند تا به
رستگاري و سعادت برسند، و این مطلب از روشنبینی و بلندهمتی آنان ناشی میشود. آموزهها و پیامها 1. رستگاري و سعادت تنها
در سایه ایمان و جهاد به دست میآید. 2. رهبر اسلام و مؤمنان با همه وجود و جان و مال خود در راه خدا مبارزه کنند. *** تفسیر
أَعَدَّ » . قرآن مهر (ویژه جوانان)، ج 23 ، ص: 164 خداي متعال در آیه 89 به پاداشهاي اخروي مؤمنان اشاره کرده و میفرماید: 89
اللّهُ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا ذلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ؛ خدا براي آنان بوستانهاي (بهشتی) فراهم ساخته که نهرها از
خدا بهشت را براي » . نکتهها و اشارهها 1 «. زیر [درختان] ش روان است؛ در حالی که در آنجا ماندگارند؛ این، کامیابی بزرگ است
این تعبیر نشانه احترامی است که خدا براي مؤمنان جهادگر قائل است و آنقدر به آنها اهمیت میدهد «. مؤمنان آماده ساخته است
که بهشت را پیشتر آماده قدوم آنان میسازد. 2. از آیه فوق استفاده میشود که بهشت آفریده شده و نعمتهاي بهشتی هماکنون
. آموزهها و پیامها 1. پاداش مجاهدان راه خدا از پیش آماده شده و آن، بهشت برین و کامیابی بزرگ است. 2 .«1» موجود است
اگر بهشت میخواهید، با جان و مال جهاد کنید. *** ، ص: 165 خداي متعال در آیه 90
وَجَاءَ الْمُعَذِّرُونَ مِنَ الْأَعْرَابِ لِیُؤْذَنَ لَهُمْ وَقَعَدَ الَّذِینَ » . حساب افراد معذور از جنگ را از متخلفان منافق جدا میسازد و میفرماید: 90
کَ ذَبُوا اللّهَ وَرَسُولَهُ سَیُصِ یبُ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ؛ و عذر خواهان از عربهاي صحرانشین (نزد تو) آمدند، تا به آنان
رخصت (ترك جهاد) داده شود؛ و کسانی که به خدا و فرستادهاش دروغ گفتند، (بدون هیچ عذري در خانه) نشستند؛ بزودي به
نکتهها و اشارهها 1. مفسران قرآن درباره اینکه مقصود از «! کسانی از آنان که کفر ورزیدند، عذاب دردناکی خواهد رسید
در آیه فوق چه کسانی هستند، چند دیدگاه وجود دارد: براساس دیدگاه نخست، مقصود معذوران واقعی هستند که « معذوران »
مرخصی میخواستند و از این رو، در برابر منافقان از آنان یاد میشود. براساس دیدگاه دوم، منظور کسانی هستند که عذرهاي
واهی و دروغین میتراشیدند تا از جهاد فرار کنند، در برابر منافقانی که حتی زحمت عذر تراشی هم به خود نمیدادند. براساس
در این میان، ظاهر آیه و قرائن کلام با احتمال اول موافق است. 2. دروغ معمولًا «1» . دیدگاه سوم، معذوران شامل هر دو گروه است
با زبان گفته میشود ولی در عمل هویدا میشود. شاید مقصود از دروغگویی منافقان در آیه فوق همان دروغ عملی باشد. تفسیر
قرآن مهر (ویژه جوانان)، ج 23 ، ص: 166 آموزهها و پیامها 1. در جنگ، حساب معذوران واقعی را از منافقان دروغگو جدا کنید.
2. دروغگویان فرو نشسته از جهاد که به کفر گرایند، فرجامی عذابآلود دارند. ***
چه کسانی از جنگ معاف هستند؟
لَیْسَ عَلَی الضُّعَفَاءِ وَلَا عَلَی الْمَرْضَ ی وَلَا عَلَی » . خداي متعال در آیه 91 به معافیت سه گروه از جنگ اشاره کرده و میفرماید: 91
الَّذِینَ لَایَجِ دُونَ مَایُنْفِقُونَ حَرَجٌ إِذَا نَ َ ص حُوا لِلّهِ وَرَسُولِهِ مَا عَلَی الْمُحْسِنِینَ مِن سَبِیلٍ وَاللّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ؛ بر کمتوانان و بر بیماران، و بر
کسانی که نمییابند چیزي را که (در راه جهاد) مصرف کنند، هیچ تنگی (و تکلیفی) نیست، هنگامی که براي خدا و فرستادهاش
شأن نزول داستان نزول آیه «. خیرخواهی کنند؛ بر نیکوکاران هیچ راه (مؤاخذهاي) نیست؛ و خدا بسیار آمرزنده [و] مهرورز است
فوق اینگونه حکایت شده است که یکی از یاران پیامبر صلی الله علیه و آله خدمت ایشان عرض کرد: من نابینا (و ناتوانم و حتی
کسی را ندارم که دست مرا بگیرد و به میدان جهاد بیاورد)، آیا من معذورم؟ ، ص: 167
صفحه 51 از 80
نکتهها و اشارهها 1. آیه فوق بیان کرده که .«1» حضرت سکوت کرد و آیه فوق فرود آمد و تکلیف این گونه افراد را روشن ساخت
سه گروه ناتوانان، بیماران و افرادي که وسیله مبارزه ندارند، از شرکت در جنگ معافاند، و این یک قانون عقلی و منطقی است
در آیه فوق افرادي هستند که بر اثر پیري یا نقص عضو و یا نابینایی « ضُ عَفاء » که در اسلام نیز بر آن تأکید شده است. 2. مقصود از
در اصل به معناي مرکز اجتماع چیزي است و از آنجا که اجتماع با تنگی و کمبود جا همراه است، « حَرَج » ناتوان شدهاند. 3. واژه
. نیز آمده است، و در آیه فوق به همین معناي تکلیف و مسئولیت است. 4 « تنگی، ناراحتی، مسئولیت و تکلیف » این واژه به معناي
کلمه جامعی است که هر گونه خیرخواهی و اقدام مخلصانه و نصیحت را شامل میشود. 5. آیه فوق شرط معافیت این « نَصَحُوا » واژه
سه گروه و وظیفه آنان را در پشت جبهه چنین بیان کرده است که آنان باید با رفتار و سخنان خود مجاهدان را تشویق کنند و در
تضعیف روحیه دشمن بکوشند. 6. از آیه فوق استفاده میشود که به طور کلی هیچ کس از همکاري با مجاهدان راه خدا معاف
نیست و هر کس نمیتواند اسلحه بردارد، با زبان و تبلیغ و کردار خود پشتیبان رزمندگان باشد. تفسیر قرآن مهر (ویژه جوانان)،
در اصل به معناي پوشاندن است؛ یعنی خدا به مقتضاي این صفت خود، پرده بر کار افراد ناتوان « غفُور » 7. واژه ج 23 ، ص: 168
به معناي مهربان و مهرورز است که خدا به مقتضاي آن، تکلیف مشکل بر عهده « رحیم » میکشد و عذرشان را میپذیرد. 8. واژه
راهی براي مؤاخذه و سرزنش نیکوکاران » : کسی ننهاده و افراد ضعیف را از جنگ معاف کرده است. 9. در آیه فوق آمده است که
این جمله درباره معذوران از جنگ آمده است، ولی مخصوص آنها نیست، بلکه یک قاعده کلی است که قوانین و احکام «. نیست
زیادي از آن در فقه استفاده میشود؛ براي مثال، اگر کسی امانتی را نزد انسان امینی بگذارد و بدون افراط و تفریط تلف شود، این
شخص امین ضامن نیست؛ زیرا نیکوکار است. 10 . در برخی احادیث حکایت شده که هنگام بازگشت سپاه اسلام از تبوك، پیامبر
صلی الله علیه و آله در نزدیک مدینه فرمودند: شما در این شهر مردانی را پشت سر گذاشتید که در تمام مسیر با شما بودند.
پرسیدند: چگونه با ما بودند با اینکه در مدینه ماندند؟ حضرت پاسخ داد: به این دلیل که آنان به جهت عذر داشتن نتوانستند در
آموزهها و پیامها 1. سه گروه ناتوانان، بیماران و ناداران را از حضور در «1» (. جهاد شرکت کنند (ولی قلبهاي آنان با ما بود
جبههها معاف کنید. 2. معاف بودن از مرحلهاي از مراحل جهاد، به معناي معذور بودن از مرحلههاي آسانتر نیست و هر کس به
قدر توان خود مسئول است. *** ، ص: 169 خداي متعال در آیه 92 به معافیت گروه چهارم از
وَلَا عَلَی الَّذِینَ إِذَا مَا أَتَوْكَ لِتَحْمِلَهُمْ قُلْتَ لَاأَجِ دُ مَاأَحْمِلُکُمْ عَلَیْهِ تَوَلَّوا » . جنگ و عشق و اشک آنان اشاره کرده و میفرماید: 92
وَأَعْیُنُهُمْ تَفِیضُ مِنَ الدَّمْعِ حَزَناً أَلَّا یَجِدُوا مَا یُنفِقُونَ؛ و (نیز تکلیفی نیست) بر کسانی که وقتی نزد تو آمدند تا سوارشان کنی، گفتی:
آنان) روي برتافتند در حالی که در اثر اندوه، اشک از چشمانشان سرازیر میشد! ) «. چیزي که شما را بر آن سوار کنم، نمییابم »
شأن نزول داستان نزول آیه فوق اینگونه حکایت شده که هفت نفر «. بخاطر اینکه نمییابند چیزي را که (در راه خدا) مصرف کنند
از افراد فقیر مدینه خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله رسیدند و تقاضا کردند که وسیلهاي براي شرکت در جهاد در اختیار آنان
بگذارد، اما چون پیامبر صلی الله علیه و آله وسیلهاي نداشت، پاسخ منفی داد و آنان با چشمان اشکآلود از خدمت ایشان خارج
نکتهها و اشارهها 1. در این آیه و آیه قبل، چهار گروه از معاف .«1» یعنی گریه کنندگان مشهور شدند « بَکّائُون » شدند و به نام
شدگان از جهاد معرفی شدهاند و گروه چهارم در حقیقت از گروه سوم که در آیه قبل بیان شد، جدا نیستند، ولی به دلیل امتیازهاي
2. از آیه ویژهاي که این گروه داشتند، جداگانه ذکر شدند و از آنان قدردانی شد. ، ص: 170
فوق استفاده میشود که گروهی از یاران پیامبر صلی الله علیه و آله عاشق جهاد بودند، آنگونه که از معاف شدن خوشحال
3. براساس آیه فوق، افراد بیبهره از توان مالی و وسایل «1» . نمیشدند، بلکه از شدت ناراحتی چشمانشان اشک آلود میگشت
لازم براي شرکت در جنگ، نزد پیامبر میآمدند و با اصرار از ایشان وسایل میخواستند، و این نهایت علاقمندي آنان به جنگ را
نشان میدهد و همین مطلب رمز پیروزي مسلمانان در صدر اسلام بود و اکنون نیز میتواند سبب سرافرازي مسلمانان شود. 4. از آیه
صفحه 52 از 80
فوق استفاده میشود که گریه مؤمنان به خاطر عشق به جهاد، آنقدر ارزش دارد که خدا در قرآن از آن یاد کرده است. 5. از آیه
. فوق استفاده میشود که اسلام دین آخرت و دنیاست و حتی براي جنگ و معافیت از آن، قوانین خاصی دارد. آموزهها و پیامها 1
برخی یاران پیامبر عاشق جهاد بودند. (شما نیز اینگونه باشید.) 2. اگر کسانی به جهت کمبود وسایل نتوانند در جنگ شرکت
کنند، معاف هستند. *** ، ص: 171 خداي متعال در آیه 93 به ثروتمندان بدون درد و بدون
إِنَّمَا السَّبِیلُ عَلَی الَّذِینَ یَسْتَأْذِنُونَکَ وَهُمْ أَغْنِیَاءُ رَضُوا بِأَن » . عذري اشاره کرده که از شرکت در جنگ معاف نیستند و میفرماید: 93
یَکُونُوا مَعَ الْخَوَالِفِ وَطَبَعَ اللّهُ عَلَی قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَایَعْلَمُونَ؛ راه (مؤاخذه،) تنها بر کسانی است که از تو رخصت میخواهند، در حالی
«. که آنان توانگرند (آنان) راضی شدند به اینکه با (خانه) نشستگان باشند؛ و خدا بر دلهایشان مُهر نهاده؛ و از این رو نمیدانند
نکتهها و اشارهها 1. از مقایسه آیه فوق با آیه 86 و 87 همین سوره و همسان بودن مضمون آنها، روشن میشود که مقصود از
گروه فوق، منافقان هستند که با بهانهتراشی و رخصتطلبی میخواستند از شرکت در جنگ معاف شوند. 2. از آیه فوق استفاده
میشود که ثروتمند بودن نه تنها مسلمان را از شرکت در جهاد معاف نمیکند، بلکه مسئولیت او را سنگینتر میسازد. آموزهها و
پیامها 1. انجام ندادن مسئولیت جهاد، سبب کوردلی و بیبصیرتی میشود. 2. ثروتمندان (منافق صفت) را از جهاد معاف نکنید.
یَعْتَذِرُونَ إِلَیْکُ مْ إِذَا رَجَعْتُمْ إِلَیْهِمْ قُلْ » . *** خداي متعال در آیه 94 به عذرتراشی بدون ثمر منافقان اشاره کرده و میفرماید: 94
لَاتَعْتَذِرُوا لَن نُؤْمِنَ لَکُمْ قَدْ نَبَّأَنَا اللّهُ مِنْ أَخْبَارِکُمْ وَسَیَرَي اللّهُ عَمَلَکُمْ وَرَسُولُهُ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَی عَالِمِ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ فَیُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنتُمْ
تَعْمَلُونَ؛ ، ص: 172 هنگامی که به سوي آن (منافق) ان باز گردید، از شما عذرخواهی
عذرخواهی نکنید، (ما سخن) شما را تصدیق نخواهیم کرد! [چرا] که خدا ما را از اخبار شما با خبر ساخته؛ و بزودي » : میکنند؛ بگو
خدا و فرستادهاش، عملتان را میبینند؛ سپس به سوي داناي نهان و آشکار بازگردانده میشوید؛ و [او] شما را از آنچه همواره انجام
شأن نزول آیه فوق در مورد گروهی از منافقان است که پیامبر صلی الله علیه و آله پس از بازگشت از «. میدادید، با خبر میسازد
جنگ تبوك دستور داد کسی با آنان نشست و برخاست نکند و سخن نگوید، این گروه منافق که حدود هشتاد نفر بودند، در فشار
.«1» شدید اجتماعی قرار گرفتند، و در مقام عذرخواهی برآمدند. آیه فوق بدین مناسبت فرود آمد و پیشاپیش از حال آنان خبر داد
فعل مضارع است و از آن استفاده میشود که خدا پیشتر به پیامبر صلی الله علیه و آله و « یَعْتَذِرُون » نکتهها و اشارهها 1. تعبیر
مسلمانان خبر داده بود که منافقان براي عذرخواهی به زودي نزد شما میآیند و شیوه پاسخگویی به آنان را نیز به مسلمانان آموزش
دو احتمال بیان کردهاند: نخست آنکه راه توبه و بازگشت به سوي « سَیَري اللّهُ عَمَلَکُم و رَسُولُه » داد. 2. مفسران درباره جمله
تفسیر قرآن مهر .«2» منافقان باز است و دیگر آنکه در آینده نیز خدا و فرستادهاش از اعمال و نقشههاي منافقان آگاه میشوند
(ویژه جوانان)، ج 23 ، ص: 173 آموزهها و پیامها 1. نسبت به عذرتراشانی که در جهاد شرکت نمیکنند، با قاطعیت برخورد کنید و
عذر آنان را نپذیرید. 2. خدا در دنیا و آخرت علیه منافقان افشاگري میکند. 3. خدا از پنهان و آشکار آگاه است. *** خداي
متعال در آیه 95 به سوگندهاي منافقان اشاره کرده و با دستور به رويگردانی از آنها، به شدّت به آنان هشدار میدهد و
سَیَحْلِفُونَ بِاللّهِ لَکُ مْ إِذَا انقَلَبْتُمْ إِلَیْهِمْ لِتُعْرِضُ وا عَنْهُمْ فَأَعْرِضُوا عَنْهُمْ إِنَّهُمْ رِجْسٌ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ جَزَاءَ بِمَ ا کَ انُوا » . میفرماید: 95
یَکْسِبُونَ؛ هنگامی که به سوي آنان باز گردید، بزودي براي شما به خدا سوگند یاد میکنند، تا از آنان صرف نظر کنید (و
«! درگذرید،) پس از آنان روي گردانید؛ [چرا] که آنان پلیدند؛ و به کیفر آنچه همواره کسب میکردند، مقصدشان جهنّم است
منافقان از شما میخواهند که از آنان » : به دو معنا به کار رفته است: نخست میفرماید « اعراض » نکتهها و اشارهها 1. در آیه فوق واژه
یعنی با خشم و انکار از آنان رو برتابید و ،« شما از آنان اعراض کنید » : یعنی از آنان درگذرید؛ و سپس میفرماید ؛« اعراض کنید
آنان را نبخشید. این دو تعبیر مشابه با دو معناي متضاد، لطافت و زیبایی خاصی به آیه داده است. تفسیر قرآن مهر (ویژه جوانان)،
2. از آیه فوق استفاده میشود که منافقان از مقدسات و حتی نام خدا و سوگند به آن، براي فریب مسلمانان استفاده ج 23 ، ص: 174
صفحه 53 از 80
میکنند. آموزهها و پیامها 1. فریب سوگندهاي دروغین منافقان را مخورید. 2. منافقانی را که بدون عذر به جبهه نمیروند، تحریم
کنید. 3. منافقان پلید و ناپاكاند. (زیرا نفاق سبب آلودگی روح انسان میشود.) 4. دوزخ نتیجه عملکرد خود انسان است. ***
یَحْلِفُونَ لَکُمْ لِتَرْضَوْا عَنْهُمْ فَإِن » . خداي متعال در آیه 96 به نافرمانی منافقان و ناخشنودي خدا از آنان اشاره کرده و میفرماید: 96
تَرْضَوْا عَنْهُمْ فَإِنَّ اللّهَ لَایَرْضَ یعَنِ الْقَوْمِ الْفَاسِقِینَ؛ براي شما سوگند یاد میکنند تا از آنان راضی شوید؛ و اگر [شما] از آنان راضی
نکتهها و اشارهها 1. در آیه پیشین، منافقان براي مؤمنان سوگند یاد «. شوید، پس حتماً خدا از گروه نافرمانبرداران راضی نخواهد شد
میکردند تا آنان را عفو کنند و در برابر آنان واکنش نشان ندهند؛ اما در این آیه میخواهند مسلمانان را با سوگند، از خود راضی
کنند تا قلباً هم از آنها ناراحت نباشند، بلکه خشنود باشند. 2. منافقان براي خشنودي مسلمانان اهمیت چندانی قائل نبودند، ولی
میخواستند کدورتهاي قلبی مؤمنان را بشویند تا در آینده از عکس العملهاي آنان در امان بمانند. تفسیر قرآن مهر (ویژه
3. آیه فوق به مسلمانان هشدار میدهد که منافقان فاسق و نافرمانبردارند؛ بنابراین، رضایت و خشنودي از جوانان)، ج 23 ، ص: 175
آنان صحیح نیست؛ زیرا این دام فریبی است که بر سر راه مؤمنان پهن میکنند. 4. منافقان و روشهاي آنان در همه عصرها وجود
. دارند، پس چه نیکو است مسلمانان همواره مواظب باشند تا منافقان با همان نیرنگها و دامها، مقاصد شوم خود را پیاده نکنند. 5
از آیه فوق استفاده میشود که منافقان در پی جلب نظر مردم و رضایت آنها هستند و کاري به رضایت خدا ندارند، در حالی که
خدا از آنان ناخشنود است؛ بنابراین، اگر کسی رضایت خدا را بخواهد، نباید از منافقان راضی شود و گرنه از راه خدا جدا افتاده
هر کس به قیمت خشم مردم، در پی رضایت خدا باشد، خدا از » : است. 6. در حدیثی از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله آمده است
او راضی میشود و مردم را نیز از او راضی میسازد، و هر کس با خشم خدا در پی جلب رضایت مردم باشد، خدا از او ناراضی
آموزهها و پیامها 1. منافقان در پی رضایت مردماند، ولی شما در «1» «. میشود و دل مردم را نیز از او خشمگین و ناراضی میکند
، پی رضایت خدا باشید. 2. خدا از منافقان راضی نیست؛ زیرا فاسق و نافرمانبردارند. ***
الَأعْرَابُ أَشَ دُّ کُفْراً وَنِفَاقاً وَأَجْدَرُ أَلَّا » . ص: 176 خداي متعال در آیه 97 منافقان صحرانشین را سرزنش میکند و میفرماید: 97
یَعْلَمُوا حُ دُودَ مَاأَنْزَلَ اللّهُ عَلَی رَسُولِهِ وَاللّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ؛ عربهاي صحرانشین، در کفر و نفاق شدیدترند؛ و به ناآگاهی از حدود
نکتهها و اشارهها 1. در آیات پیشین مطالبی درباره «. آنچه خدا بر فرستادهاش فرو فرستاده، سزاوارترند؛ و خدا داناي فرزانه است
افکار و نقشههاي شوم منافقان داخل شهر مدینه بیان شد و بدین جهت که مسلمانان نپندارند منافقان تنها این گروه هستند، به
منافقان خشن صحراگرد اشاره کرده است که بارها مسلمانان را مورد هجوم قرار دادند. 2. قرآن کریم در محیط جاهلی جزیرة
العرب ظهور کرد که به تمدن و شهرنشینی اهمیتی نمیداد؛ اما اسلام اهمیت ویژهاي براي عوامل تمدنساز مانند شهرنشینی قائل شد
و از این رو است که در آیه فوق میخوانیم: افرادي که در نقاط دور افتاده زندگی میکنند، از نظر معلومات و ایمان مذهبی
«. به مراکز بزرگ [جمعیت بپیوندید؛ زیرا دست خدا با جماعت است » : عقبترند. و در روایتی از امام علی علیه السلام آمده است
در برابر شهرنشین، در فرهنگ ««1» صحرانشین » به معناي « اعرابی » 5. واژه ، ص: 177 «1»
اسلامی یک مفهوم ارزشی شده است که چندان به مکان جغرافیایی وابسته نیست، بلکه نشان دهنده منطقه فکري و طرز تفکر
انسانهاست و از این رو است که در حدیثی از امام صادق علیه السلام میخوانیم: هر کس از شما از دین خود به طور عمیق آگاه
بدانید که شما بعد از هجرت اعرابی » : و یا امام علی علیه السلام خطاب به برخی اصحاب عصیانگرش فرمود .«2» نشود، اعرابی است
بنابراین، ممکن است کسی در شهر زندگی کند، ولی اعرابی و صحرانشین عقب افتاده و جاهل به شمار آید، و ممکن «3» «. شدید
است کسی در بیانانها و روستاها زندگی کند، اما به خاطر فرهنگ، دانش و ایمانش، انسانی شهرنشین و متمدن به شمار آید.
آموزهها و پیامها 1. اگر کفر و نفاق با جهل و دوري از فرهنگ همراه شود، انحراف شدیدتر میشود. 2. صحرانشینی یکی از
عوامل جهل و ناآگاهی نسبت به فرهنگ دینی است. (پس با مراکز علمی و دینی ارتباط برقرار کنید) *** تفسیر قرآن مهر (ویژه
صفحه 54 از 80
وَمِنَ الَأعْرَابِ » . جوانان)، ج 23 ، ص: 178 خداي متعال در آیه 98 به صفات برخی صحرانشینان منحرف اشاره کرده و میفرماید: 98
مَن یَتَّخِذُ مَایُنْفِقُ مَغْرَماً وَیَتَرَبَّصُ بِکُمُ الدَّوَائِرَ عَلَیْهِمْ دَائِرَةُ السَّوءِ وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ؛ و از عربهاي صحرانشین کسانی هستند که آنچه را
(در راه خدا) مصرف میکنند، زیان میشمارند؛ و براي شما حوادثی انتظار میکشند، حادثه بد، بر (خود) آنان است؛ و خدا شنواي
نکتهها و اشارهها 1. در آیه فوق اشاره شده که اعراب بادیهنشین، به دلیل نفاق، کفر، بُخل و تنگ نظريشان، هر گونه «. داناست
و حسادت آنان سبب میشود که همواره در انتظار بروز مشکلات و مصیبتهایی «1» خدمت مالی در راه خدا را ضرر میپندارند
در حالی که مؤمنان مصرف مال در راه خدا را تجارتی پر سود میدانند و براي دیگران آرزوي خیر و نیکی «2» ، براي دیگران باشند
دارند. آموزهها و پیامها 1. مصرف اموال در راه خدا را ضرر نپندارید. 2. منافقان منتظر حوادث تلخ باشند. *** تفسیر قرآن مهر
وَمِنَ الْأَعْرَابِ مَن » . (ویژه جوانان)، ج 23 ، ص: 179 خداي متعال در آیه 99 به گروه مؤمنان صحرانشین اشاره کرده و میفرماید: 99
یُؤْمِنُ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ وَیَتَّخِذُ مَایُنفِقُ قُرُبَاتٍ عِندَ اللّهِ وَصَ لَوَاتِ الرَّسُولِ أَلَا إِنَّهَا قُرْبَۀٌ لَهُمْ سَیُدْخِلُهُمُ اللّهُ فِی رَحْمَتِهِ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ؛
و از عربهاي صحرانشین کسانی هستند، که به خدا و روز بازپسین ایمان دارند؛ و آنچه را (در راه خدا) مصرف میکنند، [مایه
نزدیکیهایی در پیشگاه خدا، و دعاهاي فرستاده [او] میشمارند؛ آگاه باشید که به راستی این [مایه نزدیکی آنان است. بزودي خدا
نکتهها و اشارهها 1. در آیات پیشین حال اعراب «. آنان را در رحمتش در آورد؛ [چرا] که خدا بسیار آمرزنده [و] مهرورز است
صحرانشین منافق صفت بیان شد و براي اینکه کسی گمان نکند همه اعراب بیابانها اینگونهاند، در این آیه به صفات اعراب
صحرانشین مؤمن و نیکوکار اشاره شده است. آري، این شیوه قرآن است که اگر گروهی را سرزنش میکند، خوبان آنها را به
تا نشان دهد «1» فراموشی نمیسپارد. 2. در آیه فوق براي بشارت به مؤمنان صحرانشین، تأکیدهایی پی در پی آورده شده است
آنان با بخششهاي خود در راه خدا به طور حتم به او نزدیک و در رحمت الهی غوطهور میشوند، و در پایان آیه نیز به دو صفت
به معناي « قُرْب » جمع « قُرُبات » 3. واژه آمرزندگی و مهربانی خدا اشاره شده است. ، ص: 180
نزدیکی است، و در اینجا جمع آمده است تا نشان دهد مؤمنان صحرانشین از انفاق خود، نزدیکیها به سوي خدا میجویند؛ اما
مقصود از نزدیکی به خدا، نزدیکی مکانی نیست؛ زیرا خدا جسم نیست تا در مکانی باشد، بلکه مقصود نزدیکی مقامی یعنی رفتن
. به سوي او است که کمال مطلق میباشد و منظور آن است که صفات جمال و جلال خدا بر صفحه فکر و جان انسان پرتو افکند. 4
از آیه فوق استفاده میشود که اعتقادهاي صحیح و قصد قربت افراد در مصرف اموالشان، در نزدیکی آنها به خدا موثر است.
آموزهها و پیامها 1. مؤمنان صحرانشین را در کارهاي خیر تشویق کنید. 2. خدا مؤمنانی را که اموالشان را با قصد قربت در راه خدا
میبخشند، غرق در رحمت خویش میسازد. ***
اقسام پیروان اسلام
وَالسَّابِقُونَ » . خداي متعال در آیه 100 به پیشگامان اسلام و پیروان راستین آنان و پاداشهایشان اشاره کرده و میفرماید: 100
الأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِینَ وَالَأنْصَارِ وَالَّذِینَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَانٍ رَضِ یَ اللّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي تَحْتَهَا الَأنْهَارُ خَالِدِینَ
فِیهَا أَبَدَاً ذلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ؛ و پیشگامان نخستین از مهاجران و انصار، و کسانی که (به شایستگی) در نیکوکاري از آنان پیروي
کردند، خدا از آنان خشنود گشت، و آنان (نیز) از او خشنود شدند؛ و بوستانهایی (بهشتی) براي آنان فراهم ساخته، که نهرها از
تفسیر قرآن مهر (ویژه جوانان)، «! زیر [درختان] ش روان است؛ در حالی که جاودانه در آن ماندگارند، این کامیابی بزرگ است
ج 23 ، ص: 181 نکتهها و اشارهها 1. در آیه فوق اشاره شده است که خدا از مهاجرین، انصار و تابعین خشنود میباشد؛ زیرا آنان
ایمان و اعمال شایسته داشتهاند. 2. در آیه فوق آمده است که مهاجرین و انصار و تابعین نیز از خدا خشنود هستند؛ زیرا هر چه
میخواهند، خدا به آنان بخشیده و پاداشهاي فوق العادهاي به آنان ارزانی داشته است. 3. مهاجرین و انصار پیشگامان انقلاب
صفحه 55 از 80
اسلامی پیامبر صلی الله علیه و آله بودند که در هنگام تنهایی، محاصره و خطرات، به یاري او شتافتند. مهاجرین با تحمّل شکنجهها و
تهمتها، با عشق سوزان و اراده آهنین کنار پیامبر ماندند و خانه و بستگان خود را رها و به مدینه هجرت کردند. انصار نیز با
« احسان » آغوش باز از پیامبر و مهاجرین استقبال نموده، به آنان مسکن و غذا دادند و با تمام وجود از آنان دفاع کردند. 4. واژه
ممکن است بیان وصف برنامههایی باشد که تابعین از آنها پیروي میکردند؛ یعنی تابعین از برنامههاي نیکوي مهاجرین و انصار
بیان وصف چگونگی پیروي باشد؛ یعنی تابعین به صورت شایستهاي از مهاجرین و « احسان » پیروي میکردند. همچنین امکان دارد
این احتمال نیز وجود دارد که مقصود آیه هر دو معنا باشد؛ یعنی پیروي تابعین نباید در حرف و ادعا .«1» انصار پیروي میکنند
خلاصه شود، بلکه باید پیروي نیکویی در زمینه عقاید، افکار و اعمال شایسته آنان باشد. ، ص:
همه گروههایی است که در عصر پیامبر صلی الله علیه و آله یا زمانهاي بعد به اسلام پیوستند و هجرت « تابعین » 5. مقصود از 182
کردند و یا مهاجرین را پناه دادند و از اسلام حمایت میکردند. و از برنامه و اهداف پیشگامان اسلام پیروي نمودند؛ به عبارت
دیگر، مسئله هجرت، نصرت و تابعیت به زمان پیامبر صلی الله علیه و آله و صحابه محدود نمیشود، بلکه این مفهومها امروز نیز در
شکلهاي دیگر وجود دارند و در آینده نیز وجود خواهند داشت و هر کس به نحوي در مسیر آنها قرار گیرد، از تابعین خواهد بود
6. درباره اینکه با سابقهترین مسلمان چه کسی بوده است، همه مفسران و مورّخان گفتهاند که نخستین مسلمان زن، خدیجه- .«1»
گفتنی است برخی «3» -«2» . همسر فداکار پیامبر صلی الله علیه و آله- و نخستین مرد مسلمان حضرت علی علیه السلام است
نخستین کسی که در کنار حوض [کوثر] بر من وارد میشود، » : دانشمندان اهل سنت از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت کردهاند
7. بسیاري از «1» «. نخستین کسی ، ص: 183 است که اسلام آورده و او علی بن ابیطالب است
صحابه و یاران پیامبر صلی الله علیه و آله مردانی بزرگ و شایسته بودند، ولی همه آنان معصوم و بدون خطا و اهل بهشت نبودهاند،
درباره تابعین آمده است؛ یعنی تابعین از اعمال و « احسان » و این مطلب از سه جهت قابل اثبات است: نخست آنکه در آیه فوق قید
افکار شایسته مهاجرین و انصار پیروي میکنند؛ بنابراین، این قید به طریق اولی در خود مهاجرین و انصار نیز هست. دوم آنکه در
قرآن کریم بارها سخن از منافقان گفته شده که به ظاهر مسلمان و یار پیامبر صلی الله علیه و آله بودند. و در همین سوره نیز مطالب
زیادي درباره آنان بیان شده است و در آیه بعد نیز تذکر داده خواهد شد، و نمیتوان گفت این افراد معصوم و بهشتی هستند. و
سوم آنکه از نظر تاریخی ثابت شده برخی اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله بعد از او مرتد یا منحرف شدند و حتی با امام علی
بنابراین، هر چند پیامبر صحابه بزرگی همچون علی علیه السلام، ابوذر، سلمان و ... داشت، اصحاب منافق «2» . علیه السلام جنگیدند
تفسیر قرآن مهر (ویژه جوانان)، .«3» صفت و منحرف نیز داشت که در مورد هر گروه بر اساس افکار و عقایدشان حکم میشود
سابقین، مهاجرین و انصار کسانی هستند که ایمان آوردند » 8. در برخی تفسیرهاي روایی آمده است که مقصود از ج 23 ، ص: 184
آموزهها و پیامها 1. پیشگامی در نهضت یک ارزش است و .«1» و تصدیق کردند و بر ولایت علی علیه السلام ثابت ماندند
پیشگامان در نزد خدا ارزشمندترند. 2. پیروي از عقاید و کمالات و کردار نیکوي پیشگامان اسلام، یک ارزش است. ***
وَمِمَّنْ حَوْلَکُم مِنَ الَأعْرَابِ » . خداي متعال در آیه 101 به منافقان داخل مدینه و خارج آن و کیفر آنان اشاره کرده و میفرماید: 101
مُنَافِقُونَ وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِینَۀِ مَرَدُوا عَلَی النِّفَاقِ لَاتَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُم مَرَّتَیْنِ ثُمَّ یُرَدُّونَ إِلَی عَذَابٍ عَظِیمٍ؛ و از اطرافیان شما،
برخی عربهاي صحرانشین منافقند؛ و برخی ساکنان مدینه (نیز) به دو رویی خو گرفته [و سرکشی کرده اند، در حالی که (تو) آنان
را نمیشناسی، (ولی) ما آنان را میشناسیم؛ بزودي آنان را دوبار عذاب میکنیم سپس به سوي عذاب بزرگی بازگردانده
نکتهها و اشارهها 1. از آیه فوق استفاده میشود که منافقان چنان از حق عاري شده و بر کار خود مسلّط و تمرین کرده «! میشوند
بودند، که میتوانستند خود را در صف ، ص: 185 مسلمانان راستین جا بزنند بدون آنکه «2»
کسی متوجه آنان شود. 2. در آیه فوق به منافقان داخل و خارج مدینه توجه داده شده و از مسلمانان خواسته شده است که هر دو
صفحه 56 از 80
گروه را زیر نظر بگیرند و از منافقان خارج شهر غافل نشوند، ولی توجه داشته باشند که منافقان داخل مدینه بر کار خود مسلطتر و
خطرناكترند. 3. مقصود از اینکه میگوید: پیامبر صلی الله علیه و آله منافقان را نمیشناسد، شناخت پیامبر با علم عادي و معمولی
همان « عذاب بزرگ » است، و گرنه اشکالی ندارد که او از طریق وحی و اخبار غیبی از اسرار منافقان آگاه شود. 4. مقصود از
مجازاتهاي روز رستاخیز است، ولی در مورد دو عذاب دیگري که در آیه بدانها اشاره شده، مفسران دو احتمال دادهاند که
براساس نخستین احتمال، مقصود رسوایی اجتماعی منافقان در دنیا و کیفر آنان هنگام مرگ است و براساس احتمال دوم، مقصود از
عذاب دوم، ناراحتی درونی منافقان به جهت پیروزيهاي مسلمانان میباشد. آموزهها و پیامها 1. مراقب منافقان داخلی و خارجی
باشید. 2. منافقان داخل شهر مرموزتر و خطرناكترند. 3. منافقان در دنیا و آخرت گرفتار عذاب میشوند. *** خداي متعال در آیه
وَآخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلًا صَالِحاً وَآخَرَ سَیِّئاً عَسَی » . 102 به مسلمانان خطاکار توبه کننده امید میدهد و میفرماید: 102
اللّهُ أَن یَتُوبَ عَلَیْهِمْ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ؛ ، ص: 186 و (گروه) دیگري که به پیامدهاي (گناهان)
شان اعتراف کردند، (و) کار شایسته را با (کار) بد دیگري در آمیختند، امید میرود که خدا توبه آنان را بپذیرد؛ [چرا] که خدا
و چند نفر دیگر از « أبو لُبابه انصاري » شأن نزول داستان نزول آیه فوق اینگونه حکایت شده که «. بسیار آمرزنده [و] مهرورز است
شرکت در جنگ تبوك خودداري کردند، ولی پس از نزول آیات سرزنش کننده، پشیمان شدند و خودشان را به ستونهاي مسجد
پیامبر صلی الله علیه و آله بستند و سوگند یاد کردند که تا پیامبر آنان را باز نکند، همانجا بمانند. پیامبر صلی الله علیه و آله صبر
کرد تا آیه فوق فرود آمد و آنان را از ستون باز کرد؛ سپس آنها به شکرانه این موضوع همه اموال خود را به پیامبر صلی الله علیه و
آله هدیه کردند تا آنها را در راه خدا مصرف کند؛ زیرا دلبستگی به آن اموال مانع رفتن آنها به جبهه شده بود، ولی پیامبر صلی
« شاید » عَسی به معناي » نکتهها و اشارهها 1. واژه .«1» الله علیه و آله صبر کرد تا آیه بعد فرود آمد و قسمتی از آن اموال را پذیرفت
است که معمولًا در مورد امیدواري و احتمال پیروزي و عدم آن گفته میشود؛ یعنی زمینه پذیرش توبه آنان وجود دارد، ولی خدا
، ص: .«2» میخواهد آنان را در میان ترس و امید نگاه دارد تا مایه تکامل و تربیت آنان شود
عسی اشاره به آن است که گناهکاران باید افزون بر توبه و پشیمانی، کارهاي نیکی نیز انجام » 2. به باور برخی مفسران، واژه 187
3. آیه فوق درباره أبو لُبابه و متخلفان جنگ تبوك فرود آمده .«1» دهند و گذشته خود را جبران کنند تا توبه آنان پذیرفته شود
است، ولی مفهوم آن وسیع است و شامل تمام افرادي میشود که اعمال نیک و بد را به هم میآمیزند و پشیمان میشوند و از این
یعنی شیعیان گناهکار نیز «2» «. آیه فوق در مورد شیعیان گناهکار ماست » : رو است که در حدیثی از امام باقر علیه السلام آمده است
از مصادیق آیه قرار میگیرند. 4. هر چند جمع زیادي از اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله انسانهاي والاگهر و مجاهدان حقیقی و
یاوران دین خدا بودند، ولی از آیه فوق استفاده میشود که همه آنها عادل و معصوم نبودند و برخی از آنان مرتکب گناه نیز
میشدند. آموزهها و پیامها 1. اعتراف به گناه در پیشگاه خدا، زمینهساز بخشایش الهی است. 2. اگر لغزشی داشتید، توبه کنید که
خدا آمرزنده و مهرورز است. *** خداي متعال در آیه 103 به آداب گرفتن زکات و آثار سازنده آن اشاره کرده و میفرماید:
خُ ذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَۀً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَکِّیهِم بِهَا وَصَ لِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَ لاتَکَ سَ کَنٌ لَهُمْ وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ؛ تفسیر قرآن مهر (ویژه » .103
جوانان)، ج 23 ، ص: 188 از اموال آنان بخشش خالصانه (و مالیات زکات) را بگیر، که بوسیله آن، پاکشان سازي و رشدشان دهی؛
نکتهها و اشارهها 1. بر طبق شأن نزولی که «. و برایشان دعا کن؛ [چرا] که دعاي تو، براي آنان آرامشی است؛ و خدا شنواي داناست
ذیل آیه قبل بیان شد، این آیه نیز در مورد أبو لُبابه و توبه او است؛ اما اینکه در آنجا گفته شده بود پیامبر یک سوم مال پیشکشی
او را پذیرفت و در اینجا از زکات مال سخن که از یک سوم کمتر است، شاید بدین جهت باشد که پیامبر مقدار اضافی بر زکات
میآید و این مطلب در سورههاي « زکات » در قرآن کریم گاهی به معناي « صَ دَقه » را به عنوان کفاره گناه از آنان گرفت. 2. واژه
« مِنْ » 3. واژه «1» . مدنی بیشتر است و در آیه فوق یا به معناي زکات و یا به معناي کفاره گناه و یا بخشش مستحبی خالصانه میباشد
صفحه 57 از 80
نشان « خُ ذ » در آیه فوق نشان میدهد که زکات همواره جزئی از مال است و شامل همه یا قسمت عمده آن نمیشود. 4. واژه
میدهد که رهبر مسلمانان و رئیس حکومت اسلامی میتواند زکات را از مردم بگیرد و لازم نیست منتظر میل مردم باشد که هرگاه
خواستند، زکات را بپردازند. 5. در آیه فوق بیان شده که زکات پاك کننده است؛ یعنی پرداخت کننده زکات را از رذایل اخلاقی
همچون دنیاپرستی و بُخل پاك میکند و نیز مفاسد و آلودگیهایی را که در جامعه به جهت فقر و فاصله طبقاتی به وجود میآید،
6. در آیه فوق بیان شده که زکات رشد دهنده از صحنه اجتماع پاك میسازد. ، ص: 189
است؛ یعنی در دل پرداخت کننده زکات، نهال نوعدوستی و سخاوت پرورش مییابد و در صحنه اجتماع، پیشرفت اقتصادي به
وجود میآید. 7. آیه فوق به پیامبر و ما میآموزد که در برابر انجام وظیفههایی واجب مانند زکات نیز از مردم تشکر کنیم، و از
طریق معنوي و روانی آنان را تشویق نماییم؛ زیرا که دعا سبب آرامش روحی مردم میشود و میبینند که اگر در ظاهر چیزي از
دست دادهاند، اما بهتر از آن را به صورت معنوي به دست آوردهاند. 8. در احادیث آمده است هنگامی که مردم زکات خود را
9. آیه فوق بر طبق شأن نزول .«1» به آنان دعا میکرد « اللّهم صلّ علیهم » خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله میآوردند، با عبارت
درباره توبه ابو لُبابه و دوستانش است، ولی مفهومی وسیع دارد و یک قانون کلی را در مورد زکات و آداب گرفتن آن و آثار
آیا این آیه در » : سازندهاش بیان میکند، و از این رو است که در برخی احادیث آمده است که از امام صادق علیه السلام پرسیدند
10 . در حدیثی از امام صادق علیه السلام «2» «. زمانهاي بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله نیز جاري است؟ حضرت فرمودند: آري
آمده است: هنگامی که آیه زکات [آیه فوق فرود آمد، ماه رمضان بود؛ پس پیامبر صلی الله علیه و آله دستور داد شخصی به مردم
ندا دهد که زکات مانند نماز بر شما واجب شد و زکات طلا، نقره، شتر، ، ص: 190 گاو،
. « گوسفند، گندم، جو، خرما و کشمش را مشخص کرد و هر سال ماه رمضان مردم با صداي منادي، زکات خود را میپرداختند
آموزهها و پیامها 1. مأموران مالیات اسلامی از مردم تشکر کنند و رابطه آنان عاطفی و معنوي باشد. 2. پرداخت مالیات زکات از
یکسو آلودگیهاي فرد و جامعه را پاك میسازد و از سوي دیگر، تکامل آفرین و رشد دهنده آنهاست. 3. یکی از وظایف رهبر
مسلمانان، گرفتن زکات است. *** خداي متعال در آیه 104 با بیان اینکه توبهپذیر و گیرنده حقیقی زکات خداست، میفرماید:
أَلَمْ یَعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ هُوَ یَقْبَلُ التَّوبَۀَ عَنْ عِبَادِهِ وَیَأْخُذُ الْصَّدَقَاتِ وَأَنَّ اللّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ؛ آیا ندانستهاند که خدا، خود توبه را از » .104
«!؟ بندگانش میپذیرد؛ و بخششهاي خالصانه (و مالیات زکات) را میگیرد؛ و اینکه تنها خدا بسیار توبهپذیر [و] مهرورز است
نکتهها و اشارهها 1. در شأن نزول دو آیه پیشین بیان شد که أبولُبابه و دوستانش که از جنگ تبوك تخلّف کرده بودند، اصرار
داشتند پیامبر صلی الله علیه و آله توبه و اموال آنان را بپذیرد، ولی آیه فوق اشاره دارد که نه تنها توبهپذیري کار خداست، بلکه
، ص: 191 گیرنده واقعی صدقات نیز خداست و پیامبر و افراد فقیري که صدقات را میپذیرند،
در حقیقت نمایندگان خدا هستند. 2. در برخی احادیث آمده است که پیشوایان معصوم شیعه هنگامی که صدقه میدادند، گاهی
آن صدقه را میبوسیدند و یا صدقه را به فقیر میدادند سپس میگرفتند و بو میکردند و میبوسیدند و بر میگرداندند، و هنگامی
صدقه به دست بنده نمیرسد، مگر اینکه قبل از آن در دست خدا » : که کسی از ایشان میپرسید چرا اینگونه میکنید: میفرمودند
« صدَقات » 3. در آیه فوق از «1» «. قرار میگیرد و خدا براي انجام هر کاري فرشتهاي قرار داده است؛ اما صدقه را خودش میگیرد
سخن گفته شده که زکات و بخششهاي دیگري را که براي رضاي خدا انجام میگیرد، شامل میشود و این مطلب از احادیثی که
4. هر چند که اسلام کوشش دارد در جامعه اسلامی نیازمند باقی نماند، ولی در .«2» ذیل آیه آمده است، به خوبی روشن میشود
هر جامعهاي افرادي از کار افتاده، آبرومند و کودکان یتیم و مانند آنها هستند که لازم است از بیت المال یا با صدقات تأمین شوند؛
آیه فوق با اشاره لطیفی به مسلمانان هشدار میدهد که صدقه را با ادب و احترام به آنان بپردازید؛ زیرا گیرنده حقیقی آن خداست
و این اشاره لطیف قرآن عظمت حکم زکات و صدقه را نیز مشخص میسازد. ، ص: 192
صفحه 58 از 80
آموزهها و پیامها 1. توبهپذیري مخصوص خداست و حتی پیامبر صلی الله علیه و آله حق چنین کاري ندارد. 2. گیرنده حقیقی
زکات و صدقه خداست. (پس به بهترین صورت بپردازید) *** خداي متعال در آیه 105 به دیدن کارها و عرضه اعمال بر خدا،
وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَ یَرَي اللّهُ عَمَلَکُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ إِلَی عَالِمِ الْغَیْبِ » . پیامبر و مؤمنان خاص اشاره کرده و میفرماید: 105
عمل کنید! پس بزودي خدا و فرستادهاش و مؤمنان، کردار شما را میبینند! و » : وَالشَّهَادَةِ فَیُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ؛ و (اي پیامبر) بگو
نکتهها و «! بزودي، به سوي داناي نهان و آشکار، بازگردانده میشوید؛ و [او] شما را از آنچه همواره انجام میدادید، با خبر میسازد
اشارهها 1. آگاهی انسان از اینکه کسانی اعمال او را تحت نظر دارند، اثر عمیقی در پاكسازي اعمال و نیتهاي انسان دارد و
سبب میشود انسان مواظب رفتار خود باشد، بهویژه اگر بداند که خدا، پیامبر و مؤمنان برجسته اعمالش را میبینند. 2. در میان
پیروان مکتب اهل بیت علیهم السلام، بر اساس بسیاري از احادیث، مشهور و معروف است که پیامبر صلی الله علیه و آله و امامان
علیهم السلام از همه اعمال امت آگاه میشوند و کردارهاي مردم از راههاي خاصی بر آنان عرضه میشود. تفسیر قرآن مهر (ویژه
3. در حدیثی از امام صادق علیه السلام میخوانیم: تمام اعمال مردم، خوب و بد آن، هر روز صبح بر جوانان)، ج 23 ، ص: 193
4. آیه فوق مطلق است و «1» (. پیامبر صلی الله علیه و آله عرضه میشود؛ پس مواظب باشید. (سپس به آیه فوق استشهاد کردند
شامل همه اعمال نهان و آشکار میشود، در حالی که بسیاري از اعمال انسانها معمولًا از مؤمنان دیگر پنهان است و از سوي دیگر،
غیر مؤمنان نیز اعمال عادي انسان را میبینند، در حالی که تکیه آیه بر مؤمنان است؛ بنابراین، روشن میشود که مقصود از مؤمنان
در آیه، افرادي خاص همچون حضرت علی علیه السلام هستند که جانشینان به حق پیامبر صلی الله علیه و آله میباشند که از نهانها
5. در «2» ؛ بیان شده است « ائمه اطهار علیهم السلام » خبر دارند و از این رو است که در برخی احادیث، مقصود از مؤمنان در آیه
برخی احادیث تنها از عرضه اعمال بر پیامبر صلی الله علیه و آله سخن به میان آمده، و در برخی از امام علی علیه السلام نام برده
شده و در برخی نیز تنها عصر پنج شنبه را وقت عرضه اعمال معرفی کرده و در برخی دیگر هر روز یا هفتهاي دوبار یا آغاز هر ماه و
البته این احادیث ممکن است همگی درست باشند و هر کدام مورد و ؛«3» یا هنگام مرگ و گذاردن در قبر معین شده است
مصداق خاصی از عرض اعمال را بیان کرده باشد؛ همانگونه که در مؤسسات گزارش کارکرد روزانه و هفتگی و ماهیانه و سالیانه
در آیه فوق، علم یا معرفت و یا مشاهده « رؤیت » 6. مقصود از وجود دارد. ، ص: 194
یعنی خدا که همه جا حضور دارد، همه اعمال را مشاهده میکند و بدانها احاطه علمی دارد و مانعی ندارد «1» ؛ محسوسات است
که پیامبر صلی الله علیه و آله و امامان علیهم السلام نیز هنگام عرضه اعمال و آگاهی از آنها، خود اعمال را نیز ببینند و همچون
فیلمی آنها را مشاهده کنند. 7. مراقب باشید پیامبر صلی الله علیه و آله و ائمه علیهم السلام از شما ناراحت نشوند. امام عارفان در
اعمال انسان به رسول خدا صلی الله علیه و آله و ائمه «3» به تفسیر برخی از روایات «2» ، طبق بعضی آیات » : این مورد میفرمایند
طاهرین علیهم السلام عرضه میشود و از نظر مبارك آنان میگذرد. وقتی که آن حضرت به اعمال شما نظر کنند و ببینند که از
خطا و گناه انباشته است، چقدر ناراحت و متأثر میگردند؟ نخواهید که رسول خدا ناراحت و متأثر شوند؛ راضی نشوید که قلب
مبارك آن حضرت شکسته و محزون گردد ...؛ ممکن است در حضور خداي تبارك و تعالی و ملائکۀ اللَّه خجل گردد ...؛ ممکن
آموزهها و پیامها 1. اعمال شما زیر نظر خدا و پیامبر و ائمه است (پس مواظب کردار «4» «. است خداي نخواسته شما را نفرین کند
خود باشید). 2. براي روز بازبینی اعمال آماده باشید. *** ، ص: 195 خداي متعال در آیه 106
وَآخَرُونَ مُرْجَوْنَ لَأمْرِ اللّهِ إِمَّا یُعَذِّبُهُمْ وَإِمَّا » . به گروه دیگري از متخلفان اشاره کرده و با معلّق کردن سرنوشت آنان میفرماید: 106
یَتُوبُ عَلَیْهِمْ وَاللّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ؛ و (سرنوشت گروهی) دیگر متوقف بر فرمان خداست، یا عذابشان میکند، و یا توبه آنان را
شأن نزول داستان نزول آیه فوق دو گونه حکایت شده است؛ براساس برخی احادیث، آیه در «. میپذیرد؛ و خدا دانایی فرزانه است
و بر طبق «1» مورد کافرانی است که با مسلمانان جنگیدند و افرادي را شهید کردند، سپس از کفر دست کشیدند و مسلمان شدند
صفحه 59 از 80
آیه فوق سرنوشت آنان به فرمان الهی بستگی دارد. برخی مفسران نیز بر آنند که آیه فوق در مورد سه نفر از متخلّفان جنگ تبوك
نکتهها و اشارهها 1. آیه فوق اشاره دارد که این مسلمانان .«2» فرود آمده که داستان کامل آن ذیل آیه 118 همین سوره میآید
گناهکار، نه چنان ایمان محکم و اعمال پاکی دارند که بتوانند نجات یابند و نه چنان آلوده و منحرفاند که براي همیشه شقاوتمند
تا بر اساس علم، حکمت خویش با آنها چگونه معامله کند؟ تفسیر قرآن مهر (ویژه «3» گردند؛ پس به فرمان خدا واگذار میشوند
2. از گروهی در آیه فوق و از گروهی در آیه 102 سوره توبه یاد شد که مسلمان متخلف از جنگ تبوك جوانان)، ج 23 ، ص: 196
و توبه کننده بودند و امید بخشش آنان میرفت. تفاوت این دو گروه در چند چیز است: یکی آنکه گروه قبلی به سرعت توبه
کردند و علامت پشیمانی خود را ظاهر نمودند و خود را به ستون مسجد بستند، ولی این گروه چنین نکردند. دوم آنکه گروه
نخست فقط از جنگ تبوك تخلّف کردند، ولی گروه دوم (بر طبق برخی روایات) به گناه بزرگی همچون کشتن حمزه آلوده بودند
و این چیزي نبود که بتوانند به آسانی جبران کنند. آموزهها و پیامها 1. دست خدا در مجازات یا عفو گناهکاران باز است، ولی
براساس علم و حکمت خویش عمل میکند. 2. درباره سرنوشت مسلمانان (خطاکار) داوري نکنید، بلکه سرنوشت آنها را به خدا
واگذار کنید. ***
ماجراي